• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

قضا و قدر

04 شهریور 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

قانون علیت در جهان هستى ، به نحو استثناء ناپذیر حکم فرما و جارى است .

به مقتضاى این قانون هر یک از پدیده هاى این جهان در پیدایش خود بعللى ( اسباب و شرائط تحقق ) بستگى داردکه با فرض تحقق همه آنها ( که علت تامه نامیده می شود ) پیدایش آن پدیده ( معلول مفروض ) ضرورى ( جبرى ) است و با فرض فقدان همه آنها یا برخى از آنها پیدایش پدیده نامبرده محال است .

با بررسى وکنجکاوى این نظریه ، دو مطلب زیرین براى ما روشن می شود :

ادامه »

 نظر دهید »

شفاعت اهل‌بیت علیهم السلام در قیامت

04 شهریور 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

یکی از اموری که در دین اسلام مطرح است مسئله شفاعت است که از سوی انبیاء، ملائکه و اولیای الهی به اذن خداوند در روز قیامت انجام می شود . اهل بیت عصمت و طهارت نیز از کسانی هستند که از سوی خداوند متعال اذن شفاعت دارند.

شفاعت بر محور دگرگونی و تغییر موضوع به شفاعت شونده دور می زند یعنی شخص شفاعت شونده موجباتی فراهم می سازد که از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگی گردد و ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالی تربیت و وسیلۀ اصلاح افراد گناهکار و آلوده و بیداری و آگاهی آنها است. آیات شفاعت به خوبی نشان می‌دهد که مسأله شفاعت از نظر منطق اسلام یک موضوع بی قید و شرط نیست بلکه قیود و شرایطی دارد مثلاً از نظر جرمی که دربارۀ آن شفاعت می‌شود شرایطی هست و از طرفی، شخص شفاعت شونده و شخص شفاعت کننده هم باید شرایطی داشته باشند.

کسانی که معتقد به اصل شفاعت هستند، برای اینکه مشمول آن شوند، ناگزیرند شرایط آن را فراهم سازند، و از گناهانی همانند ظلم که به طور کلّی از دایرۀ شفاعت بیرون شمرده شده، و قرآن می‌گوید ظالمان شفیع مطاعی ندارند،[۱] بپرهیزند، و برنامۀ خود را از یک دگرگونی عمیق و همه جانبه در وضع خویش شروع کنند و برای رسیدن به مقام ارتضاء و برقرار ساختن عهد الهی از گناه توبه کنند. و یا حداقل در آستانه توبه قرار گیرند، خلافکاری و شکستن قوانین الهی را متوقف سازند و یا لااقل تقلیل دهند و ایمان به خدا و دادگاه بزرگ رستاخیز را در خود زنده نگهدارند و قوانین و مقرّرات او را محترم بشمارند و از طرفی برای برقرار ساختن پیوند میان خود و شفاعت کننده، از صفات او اقتباس کنند و یک نوع سنخیت هر چند ضعیف میان خود و او برقرار سازند.[۲]

منظور از شفاعت همان شفاعتی است که عذاب روز قیامت را از گناه کاران بر می دارد، حال باید دید این شفاعت از چه شفیعانی سر می زند و در چه زمانی تحقق می یابد و در حق چه کسانی جاری می‌شود.

از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل‌بیت علیهم السلام، استفاده می‌شود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت و قرآن و ملائکه و مؤمنین و خویشاوندان به اذن خداوند حق شفاعت دارند.

امّا اینکه شفاعت در چه زمانی تحقق می یابد، از آیات ۳۸ـ ۴۲ مدّثر استفاده می‌شود که شفاعت در قیامت تنها در عذاب دوزخ مؤثر است، و در ناگواری های قبل از آن، مانند نشئه ی برزخ و حضور پیامبر و ائمه در دم مرگ و در هنگام سؤال قبر، و کمک کردن آن حضرت در شدائد، ربطی به شفاعت در دادگاه خداوند ندارد، بلکه از قبیل تصرّف ها و حکومتی است که خداوند به ایشان داده، تا به اذن او هر حکمی که خواست برانند و هر تصرّفی خواستند بکنند.[۳]

روایات نیز از وقوع شفاعت در قیامت سخن می‌گوید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: من در روز قیامت شفاعت می کنم و شفاعتم پذیرفته می‌شود، و علی هم شفاعت می‌کند و شفاعت او نیز پذیرفته می‌شود و اهل بیت من نیز شفاعت می کنند و شفاعت آنان هم پذیرفته می‌شود.[۴]

امام صادق علیه السلام فرمودند: در روز قیامت ما برای شیعیان گناهکارمان شفاعت می کنیم، امّا نیکوکاران را خدا نجات داده است.[۵]

امّا اینکه شفاعت در حق چه کسانی جاری می‌شود، علاّمه طباطبائی بعد از بحث طولانی می‌گوید: شفاعت وسیلۀ نجات گناهکاران از اصحاب یمین است، هم چنان که قرآن فرمود: اگر از گناهان کبیره اجتناب کنید، گناهان دیگرتان را جبران می کنیم.[۶] به طور مسلّم منظور آیه این است که گناهان صغیره را خدا می آمرزد و احتیاجی به شفاعت ندارد، پس مورد شفاعت آن عدّه از اصحاب یمین اند، که گناهان کبیره از آنان تا روز قیامت باقی مانده، و به وسیلۀ توبه و یا اعمال حسنۀ دیگر از بین نرفته است، هم چنان که رسول خدا فرمود: شفاعتم تنها مربوط به اهل کبائر از امتم است، و امّا نیکوکاران هیچ ناراحتی ندارند. [۷]

امام باقر و امام صادق  علیهما السلام  فرمودند: به خدا سوگند ما از شیعیان گناهکارمان شفاعت می کنیم، تا دشمنان ما آنها را ببینند و بگویند، ما شافعان و دوستانی پشتیبان نداریم، اگر برای ما بازگشتی بود، از مؤمنین می شدیم.[۸]

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هنگامی که در مقام محمود (مقام شفاعت) قرار گیرم، برای آن افراد از امّتم که مرتکب گناهان بزرگ شده اند شفاعت می کنم و خدای متعال شفاعتم را دربارۀ آنان می پذیرد، به خدا سوگند برای کسانی که ذرّیه و فرزندان مرا آزار کرده باشند شفاعت نمی کنم.[۹]

از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: به خدا سوگند که شیعیان خود را شفاعت می کنیم، به خدا سوگند، آنان را شفاعت می کنیم، تا اینکه اهل جهنم می‌گویند: پس برای ما شفاعت کنندگانی نیست….[۱۰]

 

[۱] . غافر، ۱۸.

[۲] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۱/۲۳۶، دار الکتب الإسلامیه ۱۳۷۴.

[۳] . طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی ۱/۲۶۳، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش.

[۴] . ابن شهر آشوب محمّدبن علی، مناقب آل ابی طالب ۲/۱۵، المکتبۀ الحیدریۀ النجف الأشرف، ۱۳۷۶.

[۵] . صدوق محمّد، خصال، ص ۶۲۴، منشورات جماعۀ المدرسین فی الحوزۀ العلمیه فی قم، ۱۴۰۳ق.

[۶] . نساء، ۳۱.

[۷] . علامه طباطبائی محمد حسین، المیزان ترجمۀ سید محمّد باقر موسوی همدانی ۱/۲۸۴، پیشین.

[۸] . شیخ حر عاملی محمّد بن الحسن، الفصول المهمه فی اصول الائمه، ص ۳۶۱، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا ـ علیه السلام ـ ، ۱۴۱۸ق.

[۹] . شیخ حر عاملی محمّد بن الحسن، الفصول المهمه فی اصول الائمه، ص ۳۶۰، پیشین.

[۱۰] . ابن شهر آشوب محمّد بن علی، مناقب آل ابی طالب ۲/۱۴، المکتبۀ الحیدریه، النجف الأشرف، ۱۳۷۶.

 

 نظر دهید »

پى به وجود خدا بردن از مطالعه پدیده حیات و مرگ

04 شهریور 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

قرآن مجید در آیه ۲۸ سوره «بقره» با ذکر یکى از پدیده هاى شگفت انگیز آفرینش، انسانها را متوحه وجود پرودگار مى سازد، در واقع قرآن مجید در این آیه براى اثبات وجود خدا از نقطه اى شروع کرده که براى احدى جاى انکار باقى نمى گذارد و آن مسأله پیچیده حیات و زندگى است.

نخست مى گوید: «چگونه شما خدا را انکار مى کنید در حالى که اجسام بى روحى بودید و او شما را زنده کرد و لباس حیات بر تنتان پوشانید» (کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ).

قرآن به همه ما یادآورى مى کند که قبل از این شما مانند سنگ ها، چوب ها و موجودات بى جان مرده بودید، و نسیم حیات اصلاً در کوى شما نوزیده بود.

ولى اکنون داراى نعمت حیات و هستى مى باشید، اعضاء و دستگاه هاى مختلف، حواس و ادراک به شما داده شده، این هستى و حیات را چه کسى به شما عطا کرده آیا خود به خویشتن دادید؟

بدیهى است هر انسان منصفى بدون هیچ تردید اعتراف مى کند این نعمت از خود او نیست، بلکه از ناحیه یک مبدأ عالم و قادر به او رسیده است.

از کسى که تمام رموز حیات و قوانین پیچیده آن را مى دانسته، و بر تنظیم آن قدرت داشته.

آنگاه جاى این سؤال است: پس چرا به خدائى که بخشنده حیات و هستى است کفر مىورزید؟.

امروز براى همه دانشمندان مسلّم شده، ما در این جهان چیزى پیچیده تر از مسأله حیات و زندگى نداریم; چرا که با تمام پیشرفت هاى شگرفى که در زمینه علوم و دانش هاى طبیعى نصیب بشر گردیده، هنوز معماى حیات گشوده نشده است.

این مسأله آن قدر اسرارآمیز است که افکار میلیون ها دانشمند و کوشش هایشان تاکنون از درک آن عاجز مانده، ممکن است در آینده در پرتو تلاش هاى پى گیر، انسان از رموز حیات، تدریجاً آگاه گردد، ولى مسأله این است: آیا هیچ کس مى تواند چنین امر فوق العاده دقیق، ظریف و پر از اسرار را که نیازمند به یک علم و قدرت فوق العاده است به طبیعت بى شعور که خود فاقد حیات بوده است نسبت دهد؟

اینجا است که مى گوئیم: پدیده حیات در جهان طبیعت بزرگ ترین سند اثبات وجود خدا است که پیرامون آن کتاب ها نگاشته اند، و قرآن در آیه فوق مخصوصاً روى همین مسأله، تکیه کرده است.

پس از یادآورى این نعمت، دلیل آشکار دیگرى را یادآور مى شود و آن مسأله «مرگ» است مى فرماید: «سپس خداوند شما را مى میراند» (ثُمَّ یُمیتُکُمْ).

انسان مى بیند اقوام، خویشان، بستگان و آشنایان یکى پس از دیگران مى میرند و جسد بى جان آنها زیر خاک ها مدفون مى شود، اینجا نیز جاى تفکر و اندیشه است، چه کسى هستى را از آنها گرفت؟

اگر هستى آنها از خودشان بود، باید جاودانى باشد، این که از آنها گرفته مى شود دلیل بر این است که دیگرى به آنها بخشیده.

آرى آفریننده حیات، همان آفریننده مرگ است، چنان که در آیه ۲ سوره «ملک» مى خوانیم: الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً: «او خدائى است که حیات و مرگ را آفریده که شما را در میدان حسن عمل بیازماید». (۱)

۱. تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه ۱۹۹.

 

 نظر دهید »

نقش تنبیه در تربیت از دیدگاه امام على(ع)

04 شهریور 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

روانشناسان معتقدند با توجه به زیان هاى متعدد روش هاى تنبیهى بهتر است هرگز از آنها به عنوان روش هاى تربیتى و اصلاحى استفاده نشود و به جاى آنها از روش هاى دیگر استفاده گردد، با این حال گاه ممکن است رفتار فرد چنان وخیم و خطرناک باشد که هیچ روش دیگرى به اصطلاح جواب ندهد و ناچار کاربرد روش تنبیه تنها روش ممکن باشد، مثل زمانى که رفتار نامطلوب فرد سلامت و بقاى خود او یا افراد دیگرى را تهدید میکند. اگر به هر دلیل، لازم بود که تنبیه بکار گرفته شود باید آن را به طور موقتى و صرفاً به منظور کنترل رفتار مخرب بکار برد تا فرصت استفاده از روش هاى تغییر رفتار فراهم شود.(۱)

ادامه »

 نظر دهید »

اثر ایمان به خدا در زندگى فردى و اجتماعى

04 شهریور 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

اعتقاد و ایمان به آفریدگارى قدرتمند و یگانه، در زندگى فردى و اجتماعى انسان آثار فراوانى دارد از جمله:

۱ـ فکر کنید دوستى از سفر آمده و کتابى به عنوان ارمغان براى شما آورده است و مى گوید کتابى است بسیار عالى زیرا نویسنده آن دانشمندى است فوق العاده فهمیده، پراطّلاع، دقیق و ماهر و در رشته خود نابغه و به تمام معنى استاد است.

حتماً شما این کتاب را سرسرى مطالعه نخواهید کرد؛ بلکه به عکس روى تمام جمله بندى ها و تعبیرات و حتّى کلمات آن دقّت مى کنید و اگر جمله اى از آن را نفهمیدید ساعت ها و شاید روزهاى متوالى هر موقع که فرصت کردید روى آن برمى گردید تا معنى و مفهوم آن براى شما روشن شود چرا که نویسنده آن یک فرد عادى نیست بلکه دانشمند بزرگى است که کلمه اى را بى حساب نمى نویسند.

امّا اگر به عکس به شما گفتند این کتاب ظاهرش ممکن است زیبا باشد امّا نویسنده آن یک فرد کم سواد است که هیچ مایه علمى ندارد و هیچ حسابى در کار او نیست!

معلوم است که شما فقط یک نگاه سرسرى به کتاب مى کنید و هر جاى آن را نامفهوم دیدید مى گویید این هم از بى اطّلاعى نویسنده است و حیف است که انسان وقت خود را براى مطالعه آن تلف کند.

عالم هستى همانند کتاب بزرگى است که هر یک از موجودات آن کلمه یا جمله اى از آن را تشکیل مى دهد، از نظر یک فرد خداپرست همه ذرات این جهان قابل دقّت است، یک انسان با ایمان در پرتو نور خداپرستى؛ با کنجکاورى خاصّى به مطالعه اسرار آفرینش مى پردازد (و همین موضوع به پیشرفت علوم و دانش هاى انسانى کمک مى کند)، زیرا او مى داند آفریننده این دستگاه، بى نهایت علم و قدرت دارد، و همه کارش روى حکمت و فلسفه است، بنابراین دقیق تر مطالعه مى کند، عمیق تر بررسى مى نماید تا اسرار آن را بهتر درک کند.

امّا یک فرد مادى انگیزه اى براى مطالعه عمیق اسرار آفرینش ندارد زیرا خالق آنها را طبیعت بى شعور مى داند و اگر مى بینیم بعضى از دانشمندان مادى در صف مکتشفان علوم هستند به خاطر آن است که آنها غالباً خدا را قبول دارند و فقط نام او را طبیعت مى گذارند، چرا که براى کار طبیعت؛ «نظم» و «حساب» و «برنامه» قائل هستند.

۲ـ به هنگامى که حوادث سخت و پیچیده در زندگى انسان رخ مى دهد، و درها ظاهراً به روى او از هر سو بسته مى شود و احساس ضعف و ناتوانى و تنهایى در برابر مشکلات مى کند؛ ایمان به خدا به یارى او مى شتابد و به او نیرو مى دهد.

آنها که ایمان به خدا دارند خود را تنها و ناتوان نمى بینند، مأیوس نمى شوند؛ احساس ضعف و ناتوانى نمى کنند؛ چون قدرت خدا بالاتر از همه مشکلات است و همه چیز در برابر او سهل و آسان مى باشد.

آنها با امید به لطف و حمایت و کمک پروردگار به مبارزه با مشکلات برمى خیزند و تمام نیروهاى خود را به کار مى گیرند و با عشق و امید به تلاش و کوشش ادامه مى دهند و بر سختى ها پیروز مى شوند.

آرى ایمان به خدا تکیه گاه بزرگى براى انسان ها است.

ایمان به خدا مایه استقامت و پایمردى است.

ایمان به خدا نور امید را همیشه در دل ها زنده نگه مى دارد.

و به همین دلیل افراد با ایمان هرگز دست به خودکشى نمى زنند زیرا خودکشى از یأس و نومیدى کامل و احساس شکست سرچشمه مى گیرد امّا افراد با ایمان نه نومید مى شوند و نه احساس شکست مى کنند.

۳ـ طبیبانى را مى شناسیم که وقتى بیمار تنگدستى به آنها مراجعه مى کند نه تنها از گرفتن حق ویزیت خوددارى مى نمایند بلکه پول دارو را نیز در اختیار او مى گذارند و حتى اگر احساس خطر براى بیمار خود کنند شب را تا به صبح بر بالین او در خانه محقرش مى مانند. اینها افرادى خداپرست و با ایمانند.

امّا طبیبانى را نیز مى شناسیم که بدون دریافت پول کوچک ترین گام براى بیمار برنمى دارند، زیرا ایمان محکمى ندارند.

انسان با ایمان در هر رشته اى که باشد احساس مسئولیّت مى کند، وظیفه شناس است، نیکوکار و با گذشت است، همواره یک پلیس معنوى را در درون جان خود حاضر مى بیند که مراقب اعمال او است.

ولى افراد بى ایمان مردمى خودخواه و خودکامه و خطرناکند و هیچ گونه مسئولیتى براى خود قائل نیستند، ظلم و ستم و تجاوز به حق دیگران براى آنها ساده است و کمتر حاضر به نیکوکارى مى باشند.

۴ـ دانشمندان روان شناس مى گویند در زمان ما بیمارى روانى و ناراحتى روحى بیش از هر زمان دیگر است.

و نیز مى گویند یکى از عوامل این بیمارى احساس نگرانى است؛ نگرانى از حوادث آینده؛ نگرانى از مرگ، نگرانى از جنگ و نگرانى از فقر و شکست.

آنها اضافه مى کنند: از جمله چیزهایى که مى تواند نگرانى را از روح انسان دور کند ایمان به خدا است زیرا هر وقت عوامل نگرانى مى خواهد در روح او نفوذ کند ایمان به خدا آن را عقب مى راند.

خدایى که مهربان است، خدایى که روزى دهنده است، خدایى که از حالات بندگانش آگاه و هر گاه رو به سوى او آرند، به آنها کمک مى کند و از ناراحتى ها رهایى مى بخشد.

به همین جهت مؤمنان واقعى همیشه احساس آرامش مى کنند و هیچگونه نگرانى در روح آنها نیست و چون کارشان براى خدا است اگر زیانى هم کنند جبرانش را از او مى طلبند و حتى در میدان جنگ لبخند بر لب دارند.

قرآن مجید مى گوید:

(الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن)؛

«آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نیالودند، آرامش و امنیت براى آنهاست».(۱)

۱-کتاب پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص ۱۹.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 18
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

لوگو وبلاگ

تا خدا

وبلاگ-کد لوگو و بنر

♦ جستجو کن ♦

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حرف های خودمونی
  • من یک دختر مسلمانم
  • مناسبتها
  • احادیث
  • اشعار
  • ائمه اطهار (ع)
  • حجاب
  • خداوند
  • دلنوشته
  • نرم افزار
  • مذهبی
  • قرآن
  • نماز
  • داستان
  • مهدویت
  • شهدا
  • خانواده
  • علما
  • ولایت فقیه
  • داستان
  • معرفی کتاب
  • صوتی
  • صوتی

امکانات وبلاگ

اینستاگرام تا خدا

وبلاگ-کد لوگو و بنر

کاربران آنلاین

  • سامیه بانو
  • نورفشان
  • انانه
  • رهگذر
  • یا کاشف الکروب

آمار

  • امروز: 77
  • دیروز: 69
  • 7 روز قبل: 624
  • 1 ماه قبل: 2440
  • کل بازدیدها: 66304

پربازدید ترین مطالب

  • خداوند به هر پرنده ای دانه ای میدهد
  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • ۱۵ قدم خودسازی یاران امام زمان(عج)
  • ذكر خدادر فرهنگ نياكان ما
  • رابطه و علاقه خاص مادر و فرزندي

رتبه وبلاگ تا خدا

    پیوند ها

    • مدرسه علمیه محدثه سلام الله علیها بروجرد
    • ندای اسلام
    • اسلام زیباست
    • لذت حجاب
    • ♥...شـهــیدانــه...♥
    • حدیث عشق
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس