• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بوی باروت عطر نارنج

30 مرداد 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

 معرفی کتاب :


بوی باروت عطر نارنج

این کتاب بر اساس زندگینامه شهید شاخص سال 92، شهیده طاهره هاشمی نوشته شده است که در 250 صفحه و 30 فصل نوشته شده است و توسط نشر فاتحان به چاپ رسیده است.
مریم مقبلی نویسنده کتاب “عطر نارنج، بوی باروت” اظهار کرد: این کتاب بر اساس زندگینامه شهید شاخص سال 92، شهیده طاهره هاشمی نوشته شده است که در 250 صفحه و 30 فصل نوشته شده است.

وی افزود: پیش از این کتاب هایی با عنوان “دختری به نام طاها"، “عروس آسمان"  و"طاها ستاره شمال” در خصوص این شهید به چاپ رسیده بود.

مقبلی تصریح کرد: کتاب هایی که تا کنون در خصوص شهید به چاپ رسیده است خاطره و داستان بوده‌اند. اما سبک کار من تلفیقی بین رمان شخصیت، رمان حادثه و رمان تربیت است و راوی رمان در این بین دچار تغییر شخصیت نیز می شود.

حوادث داستان بین سال های 60 و امروز گره خورده است و از دو زاویه دید اول و سوم شخص روایت می شود.

وی با اشاره به روند داستان گفت: سعی کردم در نوشتن از صرف پرداختن به خاطره بپرهیزم.

مقبلی هدف از نوشتن کتاب را اینگونه بیان کرد: وقتی در خصوص شهدا می نویسم، قطعاً به دنبال معرفی ابعاد برجسته شخصیت وی هستیم. در این بین هنر نویسنده و هنرمند برای نشان دادن این برجستگی مهم می شود.

وی با اشاره به شخصیت طاهره هاشمی افزود: وی در خانوادهای کامل رشد یافته بود و من سعی کردم نقش خانواده را در تربیت صحیح وی بیان کنم.

نویسنده کتاب ” عطر نارنج، بوی باروت” خاطر نشان کرد: شهیده طاهره هاشمی، با وجود سن کم، فردی متعبد و آگاه به مسائل روز بود و در مقابل مشکلات صبوری می کرد و از خودگذشتی را به صورت پررنگ می توان در زندگی او دید.

مقبلی گفت: علاوه بر بیان شخصیت وی، حوادث و اتفاقات نیز در این رمان گزارش می شود.

وی تصریح کرد: منبع من برای نوشتن کتاب، آثار منتشر شده گذشته است، چرا که متون بسیار قوی همراه با اطلاعات زیادی در آنها ثبت شده است. البته در کنار این مطلب، به صورت میدانی از خانواده، دوستان و همکلاسی ها نیز راجع به شهید سوالاتی پرسیده شد که توانستم کتاب “عطر نارنج، بوی باروت” را بنویسم.

به نقل از سایت فاتحین

 

 نظر دهید »

زود پرستو شو بیا

30 مرداد 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

 
معرفی کتاب
“زود پرستو شو ، بیا” روایت 14جانباز شیمیایی است که با نصف کردن پلاک های خود در کوچه های انتظار برای پرواز و شهادت قدم می زنند و به واگویی خاطرات خود از دوران دفاع مقدس می پردازند .

غلامعلی نسایی نویسنده این كتاب می گوید: پلاك شهدا، پس از شهید شدن نصف می شود و قسمتی از آن روی پیكر و نصف دیگر در پرونده آنها بایگانی می شود.

وی ادامه داد: این جانبازان مسیری را برای خود تعیین، و در آن طی طریق عاشقی می كنند تا پس از راهی طولانی، آرزوی سی ساله شان محقق شود.

نویسنده كتاب “زود پرستو شو، بیا” تاكید كرد: این 14 نفر افراد عادی هستند كه آنچه آنها را از دیگران متمایز می كند، اراده وایمان آنهاست كه با اخلاص و ایثار همراه شده است.

نسایی خاطر نشان كرد:"نخستین قربانی"(خاطرات خواندنی از اولین جانباز شیمیایی، محمد صادق روشنی)، “حماسه 25 مجنون كربلایی لشكر 25 كربلا"(حماسه ماندگار گردان مسلم بن عقیل(ع) به روایت جانباز شیمیایی، حاج تقی ایزد)، “هیچ كس مرا نبوسید؛ حتی دوستانم!"(سرگذشتی از رنج جانسوز جانباز شیمیایی ، یعقوب دیلم)، “نان خشكی برای دهان دوخته ام” (روایت غیرت و شجاعت و صبوری، جانباز اسماعیل واحدالعین)، “شرمنده ام؛ آن شب نام خود را ننوشتم"(روایت پیكار و ایثار محمد تقی محمد علی خانی)، “سفیران آسمان هشتم و آهوان دشت آهن"(حكایتی شگفت از جانباز شیمیایی و آزاده، شعبان علی صالحی)، “خدا همان نزدیكی ها بود"(حماسه و دلاوری و رشادت، به روایت جانباز شیمیایی محمد علی قندهاری)، “زود پرستو شو بیا"(روایت ماندگار جانباز شیمیایی، سعید بنی فاطمه)، “من داوطلب آمده ام” (بر اساس خاطره ای از جانباز آزاده، رمضان كمال غریبی)، “والمرها"(حماسه و پیكار رزمنده دفاع مقدس، حسین بلوچی)، “زنی كه قطره قطره فرو می ریخت"(رنج جانسوز زندگی جانبازان اعصاب و روان)، “گالیله ای در اردوگاه"(حماسه ولایت مداری آزاده و جانباز، حاج شیخ حسن اصغر نژاد)،"آخرین مین، آخرین دانه تسبیح"(بر اساس زندگی حماسی شهید حبیب الله صالح المومنین)، “سنجاقكی با پاره های شهادتنامه” (روایت عشق و شور شهید مسلم حاج اكبری) از عناوین و افراد مطرح شده در این كتاب هستند.

 1 نظر

وصيتنامه شهيد قامت‌ بيات

30 مرداد 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

بسم‌ الله الرحمن‌ الرحيم‌

من‌ پاسدار وارث‌ خونهاي‌ پانزده‌ قرن‌ خط‌ سرخ‌ شهادت‌ تشيع‌ در عصر استثنايي‌ و پرخاط‌ره‌ قرار گرفته‌ ام‌ و مسئوليتها بر دوشهايم‌ سنگيني‌ مي‌ كند. به‌ آينده‌ و گذشته‌ مي‌ نگرم‌. پس‌ از فكرها و انديشه‌ ها به‌ نتيجه‌اي‌ مي‌ رسم‌ كه‌ در راه‌ پيش‌ خودم‌ مي‌ بينم‌. و يكي‌ اينكه‌ همچون‌ امام‌ حسين‌ (عليه‌ السلام‌) مانند شهداي‌ كربلا با تمامي‌ وجودم‌ در راه‌ خدا بودن‌ و رفتن‌ ما انتخاب‌ كنم‌، به‌ صف‌ شهدا بپيوندم‌. و دومي‌ مانند ط‌اغوتها و يزيدها حيوان‌ وار بمانم‌ و هيچ‌ حركتي‌ هجرتي‌ نداشته‌ باشم‌ و هيچ‌ در هيچ‌ شوم‌. در اين‌ دنيا نزد خداوند و در برابر خون‌ پاك‌ شهدا و مجروحين‌، مسئول‌ و در آن‌ دنيا نيز به‌ آتش‌ دوزخ‌ گرفتار شوم‌.
اولين‌ راه‌ را انتخاب‌ مي‌ كنم‌. تصميم‌ مي‌ گيرم‌ كه‌ حركت‌ كنم‌. هجرت‌ مي‌ كنم‌ و در اولين‌ قدم‌ به‌ موانع‌ و سدها بر مي‌ خوريم‌ كه‌ حيوانات‌ انسان‌ نما كه‌ جلو حركت‌ و تكامل‌ انسانها را گرفته‌ و در گوشه‌ و كنار جامعه‌ به‌ فتنه‌ گري‌ و آشوب‌ پرداخته‌ اند و باز مي‌ بينم‌ كه‌ چگونه‌ شيط‌انهاي‌ بزرگ‌ و كوچك‌ كمر به‌ نابودي‌ اسلام‌ بسته‌ اند. بار ديگر مي‌ خواهند خون‌ صدها هزار شهيد و مجروح‌ را به‌ تباهي‌ بكشند و اين‌ حركت‌ توحيدي‌ را از راه‌ مستقيم‌ منحرف‌ كنند. بر هر مسلمان‌ وظ‌يفه‌ شرعي‌ است‌ كه‌ برخيزند و با اين‌ استعمارگران‌ و شياط‌ين‌ و تجاورزگران‌ تاريخ‌ بستيزند. چون‌ هدف‌ آنها از بين‌ بردن‌ انسانيت‌ و اسلاميت‌ است‌.
من‌ يك‌ پاسدار اسلام‌ هستم‌. به‌ سهم‌ خود بايد حركت‌ كنم‌، براي‌ آزادي‌ مستضعفين‌ و برقراري‌ حكومت‌ اسلامي‌ بايد به‌ امام‌ زمان‌ (عج‌) لبيك‌ بگويم‌. اينان‌ خوب‌ مي‌ دانند كه‌ اگر اسلام‌ پا بگيرد، ديگر جايي‌ براي‌ ماندن‌ آنها نيست‌. چون‌ حكومتهاي‌ آنان‌ متزلزل‌ است‌. بنابراين‌ به‌ هر قيمتي‌ كه‌ شده‌ مي‌ كوشند، اسلام‌ عزيز و مظ‌لوم‌ را نابود كنند. اين‌ جاست‌ كه‌ صدام‌ عفلقي‌ و حسني‌ مبارك‌ با اسرائيل‌ غاصب‌، پيمان‌ دوستي‌ و ملك‌ خالد با هواپيماهاي‌ آواكس‌ آمريكايي‌ از خانه‌ خدا پاسداري‌ مي‌ كنند.
التقاط‌يون‌ و منافيقن‌ دم‌ از اسلام‌ اصيل‌ مي‌ زنند و اين‌ درد است‌، براي‌ مسلمانان‌ جهان‌ كه‌ نشسته‌اند و فرياد نمي‌ كشند. مسئوليت‌ خيلي‌ سنگين‌ است‌. بايد خط‌ سرخ‌ تشيع‌ زنده‌ بماند. بايد غربيها و شرقيها كنار بروند تا زماني‌ كه‌ ظ‌المان‌ و قداره‌ بندان‌ تاريخ‌ هستند، بايد مبارزه‌ كرد.

بنابراين‌ تصميم‌ گرفتم‌ به‌ سوي‌ الله و رشد انسانيت‌، با آگاهي‌ از مكتبم‌ هجرت‌ كنم‌ و سرزمين‌ اسلامي‌ را از اشغال‌ اين‌ بي‌ دينان‌ و فتنه‌ جويان‌ وابسته‌ به‌ شياط‌ين‌ شرق‌ و غرب‌ دربياورم‌. كه‌ ناگهان‌ به‌ فكر مرگ‌ و شهادت‌ مي‌ افتم‌. سخنان‌ امام‌ خميني‌ به‌ ياد مي‌ افتد كه‌ فرموده‌: ((مقصد ما مكتب‌ ماست‌ و يا در جايي‌ فرمود: ((مكتب‌ ما شهادت‌ ماست‌ و يا از پيشواي‌ اسلام‌ حضرت‌ علي‌ (عليه‌ السلام‌) كه‌ فرمود: ((به‌ خدا سوگند علاقه‌ پسر ابوط‌الب‌ به‌ مرگ‌ بيشتر از علاقه‌ ط‌فل‌ به‌ شیر مادرش‌ است‌.
وقتي‌ پيشوايم‌، يعني‌ الگوهاي‌ انسان‌ ها، اين‌ چنين‌ مرگ‌ را توصيف‌ مي‌ كنند، من‌ كه‌ خود را شيعه‌ و پيرو او مي‌ دانم‌ چرا بايد از مرگ‌ و شهادت‌ در راه‌ خدا هراسي‌ داشته‌ باشم‌. او كه‌ امام‌ و مقتدا و الگوي‌ ما بود، در محراب‌ عبادت‌ وقتي‌ شمشير بر فرقش‌ زدند، فرمود: ((به‌ خداي‌ كعبه‌ سوگند [رستگار] شد.. از اين‌ دنيا رفت‌ و راحت‌ شد. پس‌ ما نيز بايد بگوييم‌ و در صحنه‌ باشيم‌. اگر نباشيم‌ تنها ناممان‌ شيعه‌ است‌ و رسممان‌ شرك‌.
يك‌ سفارش‌ به‌ تمام‌ برادران‌ رزمنده‌ كه‌ در جبهه‌ حق‌ عليه‌ باط‌ل‌ مي‌ جنگند، اين‌ است‌ كه‌: براي‌ شادي‌ روح‌ شهدا سنگرها را پر كنند و خالي‌ نگذارند. بالخصوص‌ سنگر اصلي‌ انقلاب‌ را (مسجد). و ديگر اين‌ كه‌ در برگزاري‌ مجلس‌ ترحيم‌ من‌ ط‌وري‌ نباشد كه‌ دشمنان‌ اسلام‌ شاد شوند. حال‌ عزاداري‌ مي‌ كنيد، بكنيد. گريه‌ و زاري‌ مي‌ كنيد، بكنيد. نقل‌ و شيريني‌ پخش‌ مي‌ كنيد، بكنيد. ط‌وري‌ باشد كه‌ اسلام‌ شكوفا و امام‌ عزيز سربلند و خوشحال‌ [شود.]  در آخر از پدر و مادرم‌ تشكر مي‌ كنم‌ كه‌ براي‌ بزرگ‌ كردن‌ من‌ زحت‌ كشيده‌اند. مرا حلال‌ كرده‌ و از تمام‌ دوستان‌ و آشنايان‌ حلالي‌ برايم‌ بگيرند و خداي‌ متعال‌ برايشان‌ صبر و رحمت‌ عط‌ا كند. مادر گراميم‌! افتخار كن‌ كه‌ غير از قامت‌ بيات‌ پنچ‌ فرزند داري‌ كه‌ مي‌ تواني‌ آنها را هم‌ در راه‌ خدا قرباني‌ بدهي‌.

والسلام‌ عليكم‌ و رحمالله و بر كاته‌

 نظر دهید »

بسم رب الشّهدا...

30 مرداد 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

 

بسم رب الشهدا از شهدا باید گفت
از فداکار ترین قـوم خـدا باید گفت


عشق در دایره ی بسته ی آتش بس نیست
از دل سوخته ی اهـل صـفا بـایـد گفت

افق شرعی احساس من و ساعت هشت
آری از روشنی وقـت دعـا باید گفت


دیگری هر چه دلش خواست بگوید شاعر
شعری از حنجره ی سـرخ شما بایـد گفت


شعری از حنجره ی سرخ ورم کرده اتان
کـه نیاموخته الـفـاظ ادا باید گفت


بسم رب الشهدا زینت سر برگ صفاست
غزلی سوخته از حیرت ما باید گفت


های و هو گرچه همه زندگی ما شده است
از سکوتی که گذشته ز صدا باید گفت


آی شاعر ! تو که با حنجره ات می شکفی
لخته لخته طـپـش حـادثـه را باید گفت


ادبیات حماسه ، ادب قافیه هاست
قطعه شعری به ردیف شهدا باید گفت

 

شاعر: افسر فاضلی شهربابکی

 نظر دهید »

شهیدی که پیکرش را در حرم امام رضا (ع) طواف دادند

25 مرداد 1395 توسط محب اهل بیت (ع)

بسم رب الشهدا

داشت برای نماز مغرب و عشا وضو
می گرفت ،که ترکش به گلویش خورد.

انقدر یازهرا گفت تا نفسش قطع شد ،
چهل روز روزه گرفته بود برای شهادت .

آرزو داشت برای آخرین بار به زیارت امام رئوف بره ، و نوشته بود: ” ای کاش امام رضا را بار دیگر زیارت کنم.”
وقتی در ایام شهادت حضرت زهرا در عملیات والفجر “۸” با رمز یا زهرا به شهادت رسید ،

به جای شهید مشهدی، پیکر مطهرشو به مشهد منتقل کردند ، و در حرم طواف دادند

و بعد از متوجه شدن هویت، به زادگاهش استان لرستان منتقل شد .

دانشجو و طلبه شهید ، علی عباس حسین پور “کتاب مسافر ملکوت” زندگینامه ی این شهید بزرگوار است.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

لوگو وبلاگ

تا خدا

وبلاگ-کد لوگو و بنر

♦ جستجو کن ♦

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حرف های خودمونی
  • من یک دختر مسلمانم
  • مناسبتها
  • احادیث
  • اشعار
  • ائمه اطهار (ع)
  • حجاب
  • خداوند
  • دلنوشته
  • نرم افزار
  • مذهبی
  • قرآن
  • نماز
  • داستان
  • مهدویت
  • شهدا
  • خانواده
  • علما
  • ولایت فقیه
  • داستان
  • معرفی کتاب
  • صوتی
  • صوتی

امکانات وبلاگ

اینستاگرام تا خدا

وبلاگ-کد لوگو و بنر

کاربران آنلاین

  • سامیه بانو
  • زفاک
  • نورفشان
  • انانه
  • رهگذر
  • یا کاشف الکروب

آمار

  • امروز: 89
  • دیروز: 69
  • 7 روز قبل: 624
  • 1 ماه قبل: 2440
  • کل بازدیدها: 66304

پربازدید ترین مطالب

  • خداوند به هر پرنده ای دانه ای میدهد
  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • ۱۵ قدم خودسازی یاران امام زمان(عج)
  • ذكر خدادر فرهنگ نياكان ما
  • رابطه و علاقه خاص مادر و فرزندي

رتبه وبلاگ تا خدا

    پیوند ها

    • مدرسه علمیه محدثه سلام الله علیها بروجرد
    • ندای اسلام
    • اسلام زیباست
    • لذت حجاب
    • ♥...شـهــیدانــه...♥
    • حدیث عشق
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس